Monday, November 14, 2005

مهرورزی

مسخره بازیهای اقای الف نون به دانشگاه هم کشید .دارن در انجمن اسلامی ها رو هم تخته میکنن .اون وقت دیگه یه بسیج میمونه و دانشگاهی بزرگ برای قلدر بازی و وحشی بازی.تو اعتراض دیروز که تو حیاط دانشگاه بود گفتن اگه الان اعتراض نکنیم از فردا جلو در دانشگاه سر همه چادر میکنن حتی سر پسرها. البته به نظر من به هممون از این چشمبندها که به اسبای کالسکه میزنن تا فقط جلوی دماغشو ببینه و رم نکنه میزنن.دیگه انقدر همه چیز به طور واضح افتضاحه که فقط دو راه برای اروم نگه داشتنمون مونده .یکی چشمبند و یکی دعوت به مهرورزی هاهاها .هر کی پول داره بره دلار بخره به زودی ارزش پولمون اونقدر بالا میره که به درد فین کردن هم نمیخوره تالار بورس هم میشه مکانی برای مهرورزی

3 Comments:

Anonymous Anonymous said...

ببین دوست عزیز هی می خوام اسمتونو نبرم چون مستعار می نویسین ولی نمی شه.
بهرحال ببیند این چیزایی که می گین اولا نمی دونم برای کی می گین شاید برای خودتون چون وبلاگتون هنوز بازدید کننده آنچنانی نداره ولی مطمئن باشین هر چقدر هم که وضع بد بشه به دوران اوایل انقلاب نخواهد رسید چون دیگه حداقل مردم گوششون از خیلی چیزا پره و اون دوران را زنده نخواهند کرد.
دوما فکر نکنم اوضاع به این بدی هم که می گین باشه ولی اگر در فکر تغییر شرایط هستین یا هستیم همه باید از خودمون شروع کنیم و ببینیم که در ازای چیزی که می خواهیم بدست بیاوریم حاظریم چه چیزی را از دست بدهیم.
درباره مستعار نویسی هم قبلا گفتم و باز اینو عرض می کنم که بنده اوصولا از همون ابتدای شروع بلاگ نویسی با این شیوه مخالف بودم و گفتم یا حرف نزنیم و یا اگر می زنیم مثل گنجی تا پای جونمون هم باید سر حرفمون بمونیم و گرنه بدون اسم و نام و مشخصات همه بلدند شعار بدن.
و اخر اینکه من چند بار نظر دادم و انتظار داشتم شما هم مطالب منو بخونید و نظر بدین و از این به بعد اگر این تبادل ادامه نداشته باشه معنی اون به جز اینکه( بابا دست از سر ما بردار) ندارد ومن هم متقابلا مزاحم شما نخواهم بود.
منتظر جواب یا همچنان بی جوابی شما خواهم بود.

Tuesday, November 15, 2005 5:13:00 PM  
Blogger Nil said...

ببین دوست عزیز من مستعار مینویسم چون دوست دارم با این اسم که معناش خدای خیر و شر بنویسم. ادمی هم نیستم که با نظرات دیگران خودم و عوض کنم در فکر تغییر وضعی نیستم بلکه در فکر تغییر کلیشه های ذهنی مردم هستم.من به تعداد بازدید کننده ها کاری ندارم همون تعدادی که مییان کافین ونظراتشونو میگن .به نظر من وضع از این هم بدتر البته در دایره اگاهی های من. که شامل اقتصاد و وضعیت شرکتها و بورس و شعور عمومی میشه.حال اگه واقعییاتی که من میبینم با انچه شما میبینی متفاوت از نظر من مشکلی ندار چون انسان رو موجودی ازاد میبینم که حق داره هر چیزی رو اونطور که دوست داره ببینه ولی حق نداره دیگران رو مجبور کنه مثل اون ببینن. اخر اینکه من از شما نخواسته بودم نظر بدین که حالا تحدید میکنید که اگه من هم نظر ندم دیگه نظر نمیدید!

Tuesday, November 15, 2005 9:11:00 PM  
Anonymous Anonymous said...

خب اولا که ما با هم جنگ و دعوا نداریم
منم اصلا قصدم این نبود که کسی رو تهدید کنم و یا مجبور کنم مثل من فکر کنه و الی آخر.
ولی تبادل نظر با تغییر نظر خیلی متقاوته.معنی اون کلمه خدای خیر و شررو هم می دونستم و ممنون که یادآوری کردین.
جواب خودتونو هم خودتون دادید که "با نظرات دیگران خودمو عوض نمی کنم و بلکه در فکر تغییر کلیشه های ذهنی مردم هستم ".من در جواب این حرفی ندارم بزنم.
هر کس هم سلیقه و فکر و نظر و اندیشه خودش رو داره و برای خودش هم محترمه و کسی هم اصلا حق نداره نظرشو به کسی تحمیل کنه ، نمی دونم چرا شما نظر من رو که می تونه یه نظر خیلی ساده باشه مثل باقی نظرات به دیده تهدید دیدید و همانظور که حدس می زدم جواب من رو در کامنتهای خودتون داده بودید.
بهرحال اصلا نمی خوام جایی مزاحم کسی باشم و کسی از خوندن حتی نظراتم رنجیده خاطر بشه و چون در این دنیا آنقدر چیزهایی برای لذت بردن هست که آدم مجبور نباشه رنج خاطر دوستان رو انتخاب کنه پس من هم انتخاب نمی کنم و دیگر با نظراتم شما رو ناراحت نمی کنم.

Wednesday, November 16, 2005 6:13:00 AM  

Post a Comment

<< Home