بگذریم
فعالیت کمپین فعالیتی داوطلبانه است. نه سازمانی است و سلسله مراتبی که با روشهای ترقیبی و رقابتی افراد را به فعالیت برانگیزاند و نه مالی و نه هیچ ,جز انگیزه تغییری که فرد فرد انسانهای درگیر کمپین آن را در تجربیات فردی و جمعی خود یافته اند. انگیزه ای که در پس شناخت هویت خویش به عنوان انسان به وجود می آید که اگر من زنم و انسانم پس حقوقی برابر با انسانهایی به نام مرد دارم. و اگر آن گونه که در این مرز و دیار باب شده و مادرم و خواهرم و همسرم و فرزندم و سپس با ادبیاتی به قولی اسلامی و به قولی ویکتوریایی بهشت زیر پایم است و هزاران فضیلت اخلاقی دارم که مردها ندارندهم که پس لابد موجودی برترم و حقوقی برابر که هیچ بیشتر باید بخواهم. بگذریم, برابری حقوقی که از اولین ملزومات حقوق بنیادین بشر است آنقدر مشخص است که نیازی به وارد شدن به بازی سفسطه و بازی کلامی که آقایان حکومتی دارند, نیست.
اما نیاز به گفتن است که آنها رها و نسیم را بی سبب وارد بازی خنده دار امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام و غیره کرده اند. که اولا همان گونه که دوستان دیگر هم گفته اند وای به حال کشوری که امنیتش با امضا گرفتنی به حق به خطر بیافتد که زدن این اتهام به فعالین کمپین را خود می توان تشویش اذهان عمومی دانست و دوم آن که اگر امضا برای تغییر قوانین تبعیض آمیز را تبلیغ علیه نظام می دانند. پس خودشان به نا عادلانه بودن و ستمی که در اثر این نا برابری به نیمی از جامعه که نه بر کل جامعه وارد می آید واقفند و سخن گفتن از آن و فاش شدن این موضوع را تبلیغ علیه نظام به شمار می آورند.
شاید هم باز اگر از این حرفها بگذریم رها , تاریخ تصویری کمپین را نیز از دریچه دوربینش به تصویر می کشد. و با عکس هایش که تمام لحظات کمپین را شامل می شوند. کار پر هزینه تحریف فعالیت های فعالین زن را که توسط سایت ها و نشریات وابسته به امنیت لرزانی ها صورت می گیرد را نقش بر آب می کند.
آقایان حکومتی تشویش اذهان عمومکی مطمئن باشند از همه چیز که گذشتیم از خودمان و مفهوم انسان, آزادی و برابری و دفترچه های آگاهی بخش این مفاهیم و بیانیه و امضاهایی که سند این آگاهی هستند نمیگذریم. نه رها و نسیم میگذرند و نه ما و نه دیگرانی که نه ما می شناسیم و نه شما , اما هر روز در خیابانها و کوچه های این شهر و دیار از کنارشان می گذریم. در اتوبوس و پارک کنارشان می نشینیم و در میان صدای خیابان و بوق و همهمه, کسی از کمپین یک ملیون امضا و لزوم تغییر قوانین می گوید.
امیدوار
هم آنجا که ایستاده ای
ژرفا را بکاو
آن پایین چشمه ای است
بگذار, مردان تاریک, فریاد برآورند:
همواره, در آن پایین دوزخ است
نیچه- اکنون میان دو هیچ
اما نیاز به گفتن است که آنها رها و نسیم را بی سبب وارد بازی خنده دار امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام و غیره کرده اند. که اولا همان گونه که دوستان دیگر هم گفته اند وای به حال کشوری که امنیتش با امضا گرفتنی به حق به خطر بیافتد که زدن این اتهام به فعالین کمپین را خود می توان تشویش اذهان عمومی دانست و دوم آن که اگر امضا برای تغییر قوانین تبعیض آمیز را تبلیغ علیه نظام می دانند. پس خودشان به نا عادلانه بودن و ستمی که در اثر این نا برابری به نیمی از جامعه که نه بر کل جامعه وارد می آید واقفند و سخن گفتن از آن و فاش شدن این موضوع را تبلیغ علیه نظام به شمار می آورند.
شاید هم باز اگر از این حرفها بگذریم رها , تاریخ تصویری کمپین را نیز از دریچه دوربینش به تصویر می کشد. و با عکس هایش که تمام لحظات کمپین را شامل می شوند. کار پر هزینه تحریف فعالیت های فعالین زن را که توسط سایت ها و نشریات وابسته به امنیت لرزانی ها صورت می گیرد را نقش بر آب می کند.
آقایان حکومتی تشویش اذهان عمومکی مطمئن باشند از همه چیز که گذشتیم از خودمان و مفهوم انسان, آزادی و برابری و دفترچه های آگاهی بخش این مفاهیم و بیانیه و امضاهایی که سند این آگاهی هستند نمیگذریم. نه رها و نسیم میگذرند و نه ما و نه دیگرانی که نه ما می شناسیم و نه شما , اما هر روز در خیابانها و کوچه های این شهر و دیار از کنارشان می گذریم. در اتوبوس و پارک کنارشان می نشینیم و در میان صدای خیابان و بوق و همهمه, کسی از کمپین یک ملیون امضا و لزوم تغییر قوانین می گوید.
امیدوار
هم آنجا که ایستاده ای
ژرفا را بکاو
آن پایین چشمه ای است
بگذار, مردان تاریک, فریاد برآورند:
همواره, در آن پایین دوزخ است
نیچه- اکنون میان دو هیچ
1 Comments:
درود بر تو
Post a Comment
<< Home