Sunday, April 01, 2007

با شیخ و واعظ کمتر شناسی. یا جام باده. یا قصه کوتاه



حلقه ها

زندگی اش را چرخان میرقصید
تند و کند, مست و هشیار دایره وار میچرخید
لحظه ای آخر, باز ایستاد و دیوانه وار طرح میزد
هر آنچه پیموده بود
دایره بود فقط. صفر صفر
سکوت کرد و نشست و زین پس تنها دید.
رقص گردان آدمها را
در صفحه نقاشی
صفرهایی با ابعاد صاحبشان , طرح میزد
دلقکی میدوید. حلقه ها را نخ کرد
لحظه هااز حلقه ها, در تماسی نا مفهوم با نخ
تاریخ نامیدند
مگسی پرواز کنان, حلقه ها را چرخاند
روایتی دیگری از اکنون , گه گاه, آشفته
مردک ابله نیز, حلقه هارا چرخاند. روایت دستسازی از همه آنها را
بر گردنش آویخت و گره ای زد ,سخت
طراح, مستبد نامیدش
صاحبان حلقه, خدا

نیل

3 Comments:

Anonymous Anonymous said...

خدا و مستبد
دلقک و ابله
رقصنده و ناظر
حلقه ها و نخ
تاریخ و تکرار
دایره و روایت
چه میکنننننه این نیل ما :))
طراح و نقاش

Tuesday, April 03, 2007 1:04:00 AM  
Anonymous Anonymous said...

waooow!
واقعا چه دنیایی ست این

Tuesday, April 03, 2007 5:51:00 PM  
Anonymous Anonymous said...

درود

به روز ام
بدرود

Tuesday, April 03, 2007 9:28:00 PM  

Post a Comment

<< Home