Friday, November 25, 2005

تصویر

باز هم
آینه ی خاکی این خانه سرد
روبه روی چهره خسته ام قد بر افراشته است
با دستی خالی خاک ان را ریختم
قدمی به عقب برداشتم
آری باز هم
افکارم چون کابوس تاریک شبهای خیال
در درون تصویر ان آینه می رقصیدند
من در آن آینه
سوی خود نگاه میکردم اما
تصویری مبهم از شیطان و خدا را دیدم
من در آن آینه
اما
...
دیگران تنها صورتک را دیدند
nil

1 Comments:

Anonymous Anonymous said...

فکر کنم شعر درست تقطیع نشده و خود باعث شده که شعر با این روش نوشتار ...و دور از وزن به نظر بیاید که این طور نیست.وقتی همین شعر با تقطیع خوانده شود نه تنها وزن پیدا می کند بلکه تازه معانی پنهان خود را نمایان و قدرت و استقلال کلام خود را باز میابد.
اگر کمی دقت نموده و حذف و اضافات و زمان های آورده شده در این شعر را رعایت کنید حتما به نتیجه جالبی خواهید رسید و شنونده یا خواننده شعر بیشتر و بهتر با آن ارتباط برقرار خواهد کرد و لذت خواهد برد.
( لطفا جواب منو در کامنتهای خودتون ندید )

Sunday, November 27, 2005 3:18:00 AM  

Post a Comment

<< Home