Saturday, March 04, 2006

من خندان من گریان من عصبانی

وقتهایی که رو دنده شوخی باشم اصولا همه چی و همه مسائل و به شوخی میبینم و فکر نمیکنم کسی که مطلبیرو میگه یا مشکلی داره کاملا جدیه و با حرف من که به نظر خودم هیچ منظوری نداشتم ناراحت میشه و بعد من مدتها باید نتایجشو ببینم نتایجی که گاهی همیشه باقی میمونه. من باید بیشتر شوخیامو کم کنم یا دیگران باید راحت تر بگیرن؟ نمیدونم . اولیش یعنی سعی در تغیر خودم و دومی تغیر بسیاری از دوستان واطرافیان راستش تغیر خودم تا مطمئن نشم کار درستیه از تغیر دنیا هم برام مشکل تره .

دریاب که از او جدا خواهی رفت
در پرده اسرار به فنا خواهی رفت
می نوش که ندانی ز کجا آمده ای
خوش باش ندانی به کجا خواهی رفت
این قافله عمر عجب میگذرد
خوش باش که با طرب میگذرد
ساقی غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را که شب میگذرد

شاعر و خوانندشو نمیشناسم اما مرسی از دوستی خوب
پ و : یه اتفاقی افتاده که من بسیار خشمگینم و از دور این پست به نظر میاد برا این مطلب نوشته شده اما نه .فهمیدم یه نفر از قول من حرفی رو به یه نفر دیگه زده در حالی که من اون حرفو نزدم. من این پست رو برای حرفهای زدم نوشتم نه برا حرفای نزدم!!!!!!

1 Comments:

Anonymous Anonymous said...

tasavor kon oon panjere ye khooneye ki bashe khoobe?? masalan khooneye madare "Demian" !:) :) ye jooraee..miad behesh.. na... :)

Monday, March 06, 2006 2:59:00 AM  

Post a Comment

<< Home