Sunday, April 16, 2006

سر خورندگان کوه پیما

هوم همون برنامه ای که توی پست قبل اونقدر غر زدم که چرا اجرا نشد رو امروز اجرا کردیم. دیشب کلی هیجان داشتم که مثل شبهایی به این شکل , هی از خواب میپریدم. صبح رفتم تجریش و با 3 تا از بچه ها رفتیم پارکینگ توچال و اونجا 7 نفر دیگه به ما پیوستن. 8تا پسر و 2 دختر بودیم و همه به جز من آلپاین. به جز یکی از بچه های گروه کوهنوردی خودمون بقیه رو نمیشناختم.10 نفری زدیم تو صف (چه کار زشتی ) البته اگه دیر میرسیدیم بالا و برف شل میشد خطر بهمن خیلی بالاتر میرفت. نامه هم از فدراسیون نگرفته بودیم در نتیجه ایستگاه هفت وسایل و انداختیم رو کولمون و از کنار یال یواشکی از دست ما مورای پیست در رفتیم تا رسیدیم قله ی توچال که البته همون 20 دقیقه چون وسایلمون سنگین بود و هوا شدیدا گرم انرژی زیادی ازمون گرفت , طوری که من تا از دیدرس برادران گیر بده پیست دور شدم تا قله با یه تی شرت آستین کوتاه رفتم . اونجا آماده شدیم و همه به خط وایستادیم و البته من چون اسنو بورد پام بود در خط نشستم و پشت سر هم حرکت کردیم. دوتا یال رو اومدیم پایین و گروه یه کم پخش و پلا شد دو نفر زمین خوردند و یکی پایین تر یکی بالاتر و من از این فرصت استفاده کردم و مناظر عالی اونجا رو نگاه میکردم . بعد به یه شیب رسیدم که بعد از یه پیچ برگشتم ببینم بقیه دارن میان یا نه که دیدم برف چند متر بالاتر ترک بد جوری خورده و سریع پشدم و اون مسیر رو رد کردم و پایینتر به 4 تا دیگه از بچه ها رسیدم. از اون چیزی که فکر میکردم خیلی راحت تر بود اما یه جا دیگه هم خیلی ترسیدم من چون باطوم نداشتم یه 50 متری پایینتر از بقیه ی بچه ها از بین سنگها سر در اوردم و بعد تونستم خودمو به کف دره ای با شیب زیاد برسونم که از پایینش دور بزنم و به بقیه برسم و دیگه ساعت حدود 12 بود و افتاب شدید و من که حرکت میکردم یه لایه برف به شکل بهمن بسیار کوچکی مداوم از زیر بردم راه میافتاد. خلاصه اون قسمت رو هم رد کردم و با بقیه ادامه دادیم تا آخرین مکانی که برف بود.از اونجا به بعد فقط ته دره برف بود که اونم برف بهمنی بود که اومده بوده و از زیر اون رودخونه ای جاری بود و ما در بعضی نقاط که سوراخی ایجاد شده بود اون رو میدیدیم. من و دو نفر دیگه رفتیم و روی این بهمن هم اسکی کردیم که البته پر سنگهایی بود که برف با خودش اورده بود و دیگران همون جا کفشای کوهنوردیشون رو پاشون کردن که پیاده بیان. ما به انتهای بهمن رسیدیم و نیم ساعتی منتظر موندیم تا بقیه هم اومدن.وسایل رو بستیم به کوله ها و یک ساعتی راه رفتیم تا ایگل.گلهای کوچک و زیبایی روییده بود و کوه در حال سبز شدن باغ های ایگل هم مثل همیشه قشنگ و یاد آور خاطراتی نه چندان دور با آدمهایی خیلی دور. گاهی بر میگشتیم و راهی که اومده بودیم رو نگاه میکردیم و حتا خودمون باورمون نمیشد. از پایین خیلی پر عظمت تر بود. افرادی هم که برای پیک نیک به ایگل اومده بودن با دیدن یه گروه با چوب اسکی اون وسط تعجب میکردن و میپرسیدن از کجا اومدین.جالبه نمیدونم چرا با هر گروه از کوهنوردها از هر مدل و قشری خیلی احساس راحتی میکنم . فقط کافیه همه در یک راه برای صعود قراربگیرن و بعد انگار سالهاست همه همدیگرو میشناسیم. تجربه ی امروزم فوق العاده بود حسی که این کوهها بهم دادن وادارم میکنه فکر کنم یکی از تجربه های خوب زندگیم رو داشتم و تواناییم رو بالا برده.

تو به من خندیدی
ونمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه ی همسایه
سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلوده به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز
سالها هست که در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تکرار کنان
می دهد آزارم
و من اندیشه کنان
غرق این پندارم
که چرا خانه ی کوچک ما
سیب نداشت

حمید مصدق

10 Comments:

Anonymous Anonymous said...

عالی بود
عالی
خودت که سالمی اینا رو به این قشنگی نوشتی
اسنو برد حالش چطوره ؟
زخمی که نشد
:))

Sunday, April 16, 2006 10:13:00 PM  
Blogger H. said...

Hoooofffffffff!
So u r still alive!

Monday, April 17, 2006 12:59:00 PM  
Anonymous Anonymous said...

Hi Nil
If you were aware of the danger of downhill skiing(snow boarding) in spring for the environment and water reservation,I am sure you would never did that !

Monday, April 17, 2006 1:39:00 PM  
Blogger Nil said...

hi so plz tell me, cuz i still dont know what kind of danger it has for the emvironment

Monday, April 17, 2006 3:56:00 PM  
Blogger Nil said...

من به این موضوع که فکر کردم به تنها نتیجه ای که رسیدم اینه که ما احتمال ریزش بهمن رو بالا میبریم و در نتیجه ذخیره برف کم میشه. خودم به شخصه با این حرف موافق نیستم چون بهمن زیادی قبلا اومده بوده و الان اگه برید قله ی توچال میبینید برف خیلی از دامنه ها آب شده و اون برفی هم که ما روش بودیم شدیدا در حال آب شدن بود و خود به خود دوام زیادی نداره. اگر اطلاعات بیشتری دارید خوشحال میشم بگید

Monday, April 17, 2006 4:17:00 PM  
Anonymous Anonymous said...

khaterate na chandan door ba adamhaye kheili door, so I am more than one person! I like it!:)

Monday, April 17, 2006 6:11:00 PM  
Blogger Nil said...

to dige chera? mod shode anonymous neveshtan?

Monday, April 17, 2006 6:35:00 PM  
Anonymous Anonymous said...

I aint got no clue!:))

Tuesday, April 18, 2006 5:52:00 AM  
Anonymous Anonymous said...

pas belakhare kaare khodeto kardD ! :>

Tuesday, April 18, 2006 11:17:00 AM  
Anonymous Anonymous said...

What?

Tuesday, April 18, 2006 7:24:00 PM  

Post a Comment

<< Home