کاری که اکنون بدان مشغولم. شناسایی امکانات و بهره بردن به کمال
من به این جمله معتقدم که آزادی خلاقیت میاره. اما مثل همیشه باید این آزادی رو تعریف کرد چون در خیلی وقتها محدودیته که خلاقیت میاره, چون خلاقیت راهی برای شکستن اون محدودیت به وجود میاره.بارزترین مثالش همینه که اگه دوروور نگاه کنی میبینی توی هر زمینه ای یه سری به دنبال بهترین تجهیزاتند و باز چیز خارق العاده ای خلق نمیکنن و برخی با تجهیزات خیلی ساده تر یکی از بهترین ها رو خلق میکنن. با صحبتهایی و فکرهایی که کردم به این نتیجه رسیدم که گروه اول قسمتی از تلاش و کار رو به دوش لوازمو تجهیزاتشون میندازن و گروه دوم خود به تمامی خالق اثرند. پس در قدم اول بهترین کار استفاده از تمام تواناییها و امکاناته و تازه در قدم بعدیست که باید به آزادی بیاندیشد و آزادی نه به معنای بی بندو باری بلکه به معنای ندیدن چارچوبها و ساختن چارچوبهای خویش که خوب در چارچوب برخی بی بندو باری هم جای میگیره ( به نظر من این هم خیلی مهم یعنی جزئی از یک کل. در حالی که در جامعه از زندگی هنری فقط همین یک جزء به عنوان کل تعریف شده) و انجام دادن کارهایی که دوست داریم انجام بدیم و به آینده موکول میکنیم مثل رفتن به فلان مسافرت که با خودمون میگیم نه الان گرمه الان ماشین نیست و غیره .این قسمت دوم به نظرم بسیار مهمه چون دیگه نگران طول عمر و آینده و کارهای نکرده نیستیم و ذهنی آزادتر خواهیم داشت.
اصول زندگی
زنده گی را با رغبت زیستن
!انگاره ای که ناگزیری با آن درافتی
از این رو, می آموزمت که
!سر بر کشی
می آموزمت که
!فرو نگری
اصیل ترین غرایز را
تامل, شریف میگرداند
در ازای هر من عشق
!یک حبه خوارشماری برگیر
نیچه اکنون میان دو هیچ
اصول زندگی
زنده گی را با رغبت زیستن
!انگاره ای که ناگزیری با آن درافتی
از این رو, می آموزمت که
!سر بر کشی
می آموزمت که
!فرو نگری
اصیل ترین غرایز را
تامل, شریف میگرداند
در ازای هر من عشق
!یک حبه خوارشماری برگیر
نیچه اکنون میان دو هیچ
0 Comments:
Post a Comment
<< Home