Thursday, December 28, 2006

اندر کشفیات الجدیده

خماری شدیدا شبیه فرو پاشی جسمی و روحی با همه در هر دو حال میخوای کاری رو انجام بدی اما نمیتونی. چی جلوتو میگیره ؟ در خود فرو رفتگی و بیتفاوتی شدیدی که نسبت به همه چیز پیدا کردی. بی تفاوتی , عدم تمرکز و ناراحتی شدید که حالتو خیلی خراب میکنه حتا باعث میشه که با این که داری لبخند میزنی دستات بلرزند و هر طور که هست میخوای خلاص شی. اگه ناشی از مواد باشه که خوب راه حلش مشخصه. اما اگه ناشی از فروپاشی توام ذهن و جسم باشه راه حلش بازم مشخصه. و این که در هر دو حال اگه کسی نزدیکت شه اعصابت خورد تر میشه و ممکنه یه مشت حوالش شه. گه گاه راه حل این دو مورد با هم قاطی میشه یعنی میبینی که یه معتاد خودکشی کرد یا یه فروپاش مواد مصرف کرد. هوم حالا چه فرقی داره وقتی تو صورت اکثر آدمهایی که میبینی میخوای یه تف بندازی اون وقت یه نفر میاد باهات چت میکنه و میگه وقتی لذت میبرم که دیگران لذت ببرن, زهی خیال باطل.
پ ن: هوم گفتم از کشفیاتم در زمینه هایی که برای ملت ابهام وجود داره بنویسم.


من آموخته ام
به خود گوش فرا دهم
و صدایی بشنوم
که با من میگوید
این لحظه, مرا چه هدیه خواهد داد؟
نیاموخته ام
گوش فرا دادن به صدایی را
که با من در سخن است
و بی وقفه میپرسد
من بدین لحظه, چه هدیه خواهم داد


مارگوت بیکل

پ ن: چه استرسی داشت, فکر نمیکردم انقدر آدم بیاد, نمیدونستم که هنوز توم چیزی به عنوان استرس وجود داره, اما داشت, فکر میکردم کشتمش, اما بود, چه چیزهای دیگه ای که فکر میکنم توی خودم کشتم, هنوز زنده اند؟ا
پ ن 2: من عکسارو کجا آپ کنم که فیلتر نباشه

4 Comments:

Anonymous Anonymous said...

عکس هم البته مهمه ولی از اون مهم تر قطعاتیه که اجرا کردی
خیلی دوست دارم بشینم و گوششون بدم
آفرین بر تو

Friday, December 29, 2006 12:41:00 AM  
Anonymous Anonymous said...

chera koshtan? filmeh chocolate ro didi? agar nadidi bebin agaram didi beh harfaayeh tikeye aakhareh film dobaareh goosh kon. migan bachas bezaar bachegi koneh man migam aadamam bezaar adami konam. stress, tars , bozdeli, vasvaseh hmeye inaa khoobeh keh baasheh va ooni movafagheh keh nakosheh, shayad besheh goft control koneh.

Friday, December 29, 2006 5:52:00 AM  
Anonymous Anonymous said...

نیل جونم مدتهاست از کتابهای ایران به روز نیستم اما از کتابهای : ناتور دشت (سلینجر)..فراتر از بودن (بوبن)و چراغها را من خاموش میکنم( زویا پیرزاد) خاطره های خوبی دارم. در ضمن اعتراف هم کردم بیا ببین
!:))))

Saturday, December 30, 2006 7:07:00 AM  
Anonymous Anonymous said...

نمی تونم برای عکسا کمکی کنم


(:هنوز که قابل دیدنیستن
و این شعر مارگوت بیکل
خیلی زیبا بود

Monday, January 01, 2007 9:14:00 PM  

Post a Comment

<< Home