Friday, December 02, 2005

من ژولیده به آراستگی خندیدم

آسمان سربی رنگ
من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ
می پرد مرغ نگاهم تا دور
وای باران
باران
پر مرغان نگاهم را شست
خواب رویای فراموشی هاست
خواب را در یابم
که در آن دولت خاموشیهاست
...............................
من چه می دانستم
هیبت باد زمستانی هست
...............................
من به بی سامانی
باد را می مانم
من به سرگردانی
ابر را می مانم
من به آراستگی خندیدم
من ژولیده به آراستگی خندیدم
............................
تو مپندار که خاموشی من
هست برهان فراموشی من


آبی خاکستری سیاه- حمید مصدق

0 Comments:

Post a Comment

<< Home