Friday, January 05, 2007

دماوند برای فروغ

دو ساعتی سر قبر فروغ به شعر های آشنای فروغ گوش دادم و گاه و بی گاه چیک چیک دوربینها آرامشم رو به هم زدند. دوست داشتم تولدش, کنار یک قبر با تعدادی شمع و یک انار و یک سیب و گل و شاخه درختان و جمعیتی که اومدن, تنها موسیقی شعر باشد و بس. با با آشنای آشنا و غریبه آشنا و آشنایان غریبه و غریبه هایی تماما غریبه. مردی مشخصا بنگی هم خوب شعر میخوند و مردی دیگر که شعرهای شاملو رو با ریتم آهنگ های فرهاد خیلی خوب خوند. اما همه اینها باعث نشد که من فکر نکنم که ما انسانهایی با توانایی به گند کشیدن همه چیز هستیم.

غریبانه
بگردید, بگردید, درین خانه بگردید
درین خانه غریبید, غریبانه بگردید
...
نوایی نشنیده ست که از خویش رمیده ست
به غوغاش مخوانید, خموشانه بگردید
...
سایه

2 Comments:

Anonymous Anonymous said...

جهان لانه او نیست
پی لانه بگردید
سلام
عکس هات واقعا خدایی میکنند
نفس دوست به من خورد و چه خوشبوست
رفیق دماوند رو میگم
:))
تونستی اینجا رو گوش کن
http://www.iranian.com/ram/Sayeh/12_gharibaneh.ram

Friday, January 05, 2007 10:47:00 PM  
Anonymous Anonymous said...

:(
چه باید بگویم

Sunday, January 07, 2007 1:19:00 AM  

Post a Comment

<< Home