Monday, October 24, 2005

چرا؟

چرا وقتی اونطور که دوست دارم رفتار میکنم نه اون طور که دیگران انتظار دارن که البته 90% وقتارو تشکیل میده بهم برچسبه دیوانگیو میچسبونن ؟
چرا وقتی اتفاقی روحییات اون روزم باعث میشه طوری رفتار کنم که با انتظارات دیگران در یک راستا قرار میگیره بهم میگن اهان حلا داری ادم میشی!؟
چرا وقتی نسبت به چیزایی که بهم مربوط نیست اما دیگران فکر میکنن هست بی اعتنام بهم میگن
?cool
چرا یه سری از کارا که به نظرم طبیعی است و به نظر دیگران غیر طبیعی است رو انجام میدم بهم میگن سنت شکن؟
چرا نمیزارند زندگی کنم چرا توی کوچکترین زوایای زندگی ادم دخالت میکنن؟
تو به من بگو چرا؟ چرا میچرخه زمین؟

Sunday, October 23, 2005

اعتراض

اعتراض

خط کشی خیابانها در ذهن
روی شنزار هوس
خط تیره میکشم بر هر چه به من اموختند
توی این شهر خراب
که نباید بینی هیچ
که نباید گویی من
به کجا میتوانم بروم ؟
همه جا سایه ها دنبال منند
بوی اتش در کوه
زیر باران در مه
فریاد زنان میگویم:
که نمیخواهم چون گوسفند
بدوم درپی این گله و چوپانانش
nil

Wednesday, October 19, 2005

چی میگی کچل

جالبه بعد از گوش دادن به یه
cd oldsongs
احساساتی شدم داشتم میگریستم بر عشقهای داشته و نداشتم که یه دفه کله کچل دنا از تو
monitoram
! سردر اورد منو به قهقهه انداخت. به همین سادگی
امروز یکی ازم پرسید از خلاقیتت چه استفادهای میکنی؟ گفتم من شاعرم.گفت یه کار دیگرو بگو
! ایرانیا همشون شاعرن